پارت ده فصل دوم
ویو ات
دو هفته ای از اینکه داداشم فهمیده منو جیمین با همیم گذشته.
تو این دو هفته هم رفتاراش باهام خوب بود تا اینکه،دیروز به خاطر اینکه کارمند شرکت خواس بهم دست درازی کنه،باهام بحث کرد.واقعا تقصیر من نبود اخه اگه لباسم باز بود اخه یچیزی ولی لباسم بسته بود.جیمین وقتی نجاتم داد کلی اون پسره رو کتک زد.وقتیم که پسره رو ول کرد اون گف منو دوس داره و جیمین برا همین با من دعوا کرد.اخه چیکار کنم ماسک بزنم.اوفففف.اصن به درک مگه اون به حال الان من اهمیت میده که من بدم.چی میشد بیاد اینجا حالم خیلی بده.چرا امشب باید مجبور باشم برم جشن سالگرد ازدواج کسی که دوسش دارم.چرا باید دست تو دست شدن اونو زنشو پیش مهمونا ببینم.چی میشد اگه منو واسه این جشن دعوت نمیکرد:(.
دو هفته ای از اینکه داداشم فهمیده منو جیمین با همیم گذشته.
تو این دو هفته هم رفتاراش باهام خوب بود تا اینکه،دیروز به خاطر اینکه کارمند شرکت خواس بهم دست درازی کنه،باهام بحث کرد.واقعا تقصیر من نبود اخه اگه لباسم باز بود اخه یچیزی ولی لباسم بسته بود.جیمین وقتی نجاتم داد کلی اون پسره رو کتک زد.وقتیم که پسره رو ول کرد اون گف منو دوس داره و جیمین برا همین با من دعوا کرد.اخه چیکار کنم ماسک بزنم.اوفففف.اصن به درک مگه اون به حال الان من اهمیت میده که من بدم.چی میشد بیاد اینجا حالم خیلی بده.چرا امشب باید مجبور باشم برم جشن سالگرد ازدواج کسی که دوسش دارم.چرا باید دست تو دست شدن اونو زنشو پیش مهمونا ببینم.چی میشد اگه منو واسه این جشن دعوت نمیکرد:(.
- ۱۶.۰k
- ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط